کتاب اسلام گرایی، سومین جنبش مقاومت رادیکال

اولین کتابی که به صورت خلاصه به معرفی آن خواهم پرداخت؛ کتاب اسلام‌گرایی سومین جنبش مقاومت رادیکال می باشد. این کتاب اثر ارنست نولته و به ترجمه مهدی تدینی از انتشارات ثالث است 

این کتاب که از نظر مهدی تدینی باعث غافلگیری او شده است؛ مخاطب را با جنبش ها و اقدامات مرتبط رادیکالیسم آشنا می کند مهدی تدینی در ادامه علت غافلگیری خود را اینگونه بازگو می کند.

این بار، قرار است خودمان یعنی ایرانیان را در کتاب نوشته بیابید؛ در حالی که نولته به دقت ایران پس از انقلاب را بررسی کرده و به خواننده اروپایی یادآوری می کند برای فهم‌ایران درک عاطفه شیعیان مهم است.

بخش اول

مدرنیته در مقابل اسلام گرایی یا فاشیسم اسلامی

مدرنیته در مقابل اسلام گرایی یا فاشیسم اسلامی به بیان جورج بوش پسر و ارتباط اسلام گرایی و کمونیسم از نگاه فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی ژول مونرو و رابطه مقاومت کنونی با ظهور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و مبارزه با کاپیتالیسم ظاهر شده در اروپا و آمریکا با ظهور بلشویسم و تاسیس کنگره ملت های ستمدیده آسیا در باکو (کنگره مردمان شرق)۱۹۲۰ میلادی و آغاز استعمار ستیزی.

از جمله مواردی است که در ابتدای مطالعه کتاب با آن برخواهید خورد

فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ یعنی به اجزای تشکیل دهنده اش تجزیه شد و در آن کاپیتالیسم پدید آمد

بی تردید این رهایی بخشی در جای خود سرکوبی نوین نیز به همراه داشت چنان که به خصوص مسلمانان آسیای مرکزی آن را شاهد بودند و لنین در واپسین سال های عمرش با نگاه به گرجستان تجاوز دیده به روشنی آن را دریافته بود؛ با این حال این تصور بسیار شورانگیز و تحریک کننده بود که انقلاب جهانی نه مسیر برلین و پاریس، بلکه مسیر پکن و دهلی نو را در پیش میگیرد و با برجسته ساختن تفاوتهای بزرگ میان این سرکوب و سرکوبهای گذشته میشد هر نوع مقایسۀ این وضع با واقعیتهای تاریخی پیشین را رد کرد اما انتقاد نه فقط از بیرون بلکه از جایی آمد که زمانی درونی ترین اندرونی این جنبش بود

از جایی که لف تروتسکی که در جدال با استالین مغلوب و سالها پیش از اتحاد شوروی تبعید شده بود؛ در ۱۹۳۷ در ارتباط با جدلش عليه مفهوم سوسیالیسم در یک کشور که استالین منادی اش بود چنین نوشت؛ در جریان چند برنامه پنج سالهٔ دیگر ما هرگز به سطح کشورهای پیشرفتۀ غرب نمیرسیم. در این زمان جهان کاپیتالیستی چه خواهد شد؟ اگر این را امکان پذیر بدانیم که جهان کاپیتالیستی دوباره چند دهه رونق در پیش داشته باشد سخن گفتن از سوسیالیسم چه بیمزگی مفتضحی خواهد بود پس باید گفت که ما در ارزیابی کل دوران به عنوان دوران زوال کاپیتالیسم اشتباه کرده ایم و اتحاد شوروی پس از کمون پاریس دومین آزمایش نوعی دیکتاتوری پرولتاریا خواهد بود؛ آزمایشی بزرگتر و پرثمرتر اما در نهایت آزمایشی بیش نیست؛

تروتسکی گمان میکرد این امکان فکری را میتوان رد کرد اما گرایش درونی نهفته در توضیحات او را امروز میتوان اینگونه بیان کرد: از آنجا که اقتصاد بازار «جهانی» (کاپیتالیسم از ۱۹۳۷ تا به امروز] عملاً دوره ای طولانی – گرچه نه بدون بحران – از رونق را تجربه کرده و خود را برخلاف نوعی نظام روبه زوال نشان داده است پنداشت نوعی اقتصاد برنامه ریزی شده جهانی، تجربه ای ناموفق از کار درآمد؛ یعنی به منزلهٔ تلاشی کلان برای آن که در میانه ستیزه جویی و سخن پردازی انقلابی چیزی را پاس دارد که در کوران تحولات خواسته اصلی بود و از مدتها پیش در حد ابتدایی وجود داشت.

اسلام گرایی سومین جنبش مقاومت رادیکال به قدری مخاطب و خواننده را در عمق معانی و نظریات مختلف وارد می کند تا زمانی که خواننده برای لحظه ای به خود می آید و در عمقی از دریای کلمات و اصطلاحات حاصل از فرضیه ها و نظریات کارشناسان، اندیشمندان و سیاستمداران دوران مختلف غوطه ور است؛ این درحالیست که به میزان قابل توجهی با آن اصطلاحات نیز ارتباط و مجاورت دارد؛ چه بسا در طول یک روز زندگی خود در جامعه کنونی بارها به وسیله رسانه و افراد مختلف شنونده آن نیز باشد.

 

دسته بندی شده در: