سریال مورنینگ شو

نقد فصل اول

درباره سریال

سریال مورنینگ شو محصول مشترک شرکت اکوفیلم و اپل تی وی پلاس، به کارگردانی جی کارسون در سال 2019میلادی نمایش خود را آغاز نمود؛ این سریال هم اکنون تا فصل سوم آن در حال نمایش است، که از پرمخاطب ترین سریال های شبکه Apple TV+ در ژانر اجتماعی و درام به حساب می آید و امتیاز بالایی را از نظر کارشناسان و بینندگان دریافت نموده است.

معرفی کوتاه

شخصیت اول زن سریال با بازی جنیفر آنیستن در نقش الکس لیوی و ریس ویترسپون بعنوان مجری ماجراجو در نقش بردلی جکسون، همچنین استیو کارل در نقش مجری متجاوز با نام میچ کسلر معرفی می شوند؛ آنان که از مجریان با سابقه ی طولانی در اجرای برنامه مورنینگ شو هستند با مشکلاتی در جهات مختلف رو برو شده و مشغول به حل و برطرف کردن آن در داخل و خارج از سازمان هستند.

این سریال که براساس داستان نوشته شده توسط رونامه نگار معروف برایان استلتر با نام صبح شمابخیر تهیه شده است به موضوع پشت صحنه و ماجراهای در حال رخ داد، برای عوامل یک شبکه و بخصوص برنامه نمایشی صبحگاهی است که با موضوع اصلی تجاوز و تعرض به زنان معنی و مفهوم خاصی براساس جنبش me too  به خود بخشیده است؛ سریالی با ارتباط داستانی مداوم براساس شخصیت پردازی بازیگران که بصورت زنجیره وار در طول یک فصل شاهد یک ماجرای کلی در بخش های مختلف شبکه ای با نام یو بی ای در آمریکا هستیم.

نقد سریال مورنینگ شو

نمایش واضح از فساد بخصوص تجاور و تعرض به حقوق زنان، در لایه های مختلف پشت صحنه رسانه، که بعنوان پل ارتباطی با مردم براساس اعتبار و اعتمادی  که از مخاطبان خود بدست آورده است، همواره در حال شکست است؛ تلاش مجری،تهیه کننده و رئیس بخش خبری، برای حفظ یا بدست آوردن قدرت، و سیاست چانه زنی، براساس شرایط پیش آمده؛ همچنین سیاست حذف در شرایط خاص که گریبان گیر تمامی افراد می شود و این تصمیمات آنی، لابی و سیاست ورزی های آنان خواهد بود؛ که امکان فرار و تغییر رویکرد را برای خود بوجود می آورد و باتلاق و لجن زاری از دستگاه و شرکت رسانه ای نامداری را به نمایش می گذارد؛ که مدیران ارشد آن از انجام هیچ کاری برای حفظ جایگاه و منافع کوتاهی نخواهند کرد؛ ماجرایی که اوج ناامیدی و یاس از بابت زد و خوردها و اتفاقات پشت پرده در آن سوی دوربین ها و آنجایی که هیچ گاه برای بیننده بازگو نمی شود و به نمایش در نمی آید در حال بروز و رخ دادن است.

جنیفر آنیستن، با بازی زیبا و خارج از انتظار براساس سابقه بازی و پیشینه بازیگری خود در کنار استیو کارل بازیگری که در فیلم های طنز، زیبایی و طنازی فراوانی از او مشاهده شده؛ نوعی چالش و تضاد را برای بیننده فراهم کرده است.

خارج از چهارچوب

نمایش قدرت سرمایه داری و اذعان آن در رسانه درحالی رخ می دهد، که سرمایه گذاران شبکه، برای خارج شدن از مشکلات و ماجراهای پیش رو دست به هر کاری می زنند و حتی از قتل و خارج کردن نفرات درگیر شده در جنبش نیز ترسی ندارند؛ هرچند در پایان فصل با واکنشی خارج از اصول و قواعد هالیوودی خبرنگار بعنوان فردی آگاه از ماجرا، موظف و مسئول به ارائه اطلاعات و آگاهی بخشی به جامعه شناخته می‌شود و با رفتاری خارج از اصول و تعرفه هالیوودی این اطلاع رسانی صورت می پذیرد تا مخاطب را به انتظار آغازی در فصل دوم بگذارد.

جنبش me too

روندی غیر انتظار و خارج ار عرف در نمایش، که تلاش بر ایجاد تضاد با هدف واقعی سازی رخ دادها را دارد.
اقدامی که برای درک و دریافت معنی و جایگاه همبستگی جنبش بسیار مهم خواهد بود؛ فعالیت های ریس ویترسپون در نقش بردلی جکسون بعنوان خبرنگاری سختی دیده با مشکلات خانوادگی و دغدغه ها و نگرانی های اجتماعی منحصر به فرد خود، بطوری که تمام ‌بخش های جامعه برای او از اهمیت برخوردار است، در برقراری ارتباط با بیننده تأثیر بسزایی دارد.

او که با حضور ناخودآگاه و خارج از انتظار خود در شبکه و مجموعه ای بزرگ با اتفاقات و حوادث آن روبرو می شود؛ و نمی تواند از آلودگی آن چشم پوشی کند، همچنین منافع فردی و جمعی نمی تواند بازدارنده او از بیان واقعیت بعنوان یک خبرنگار باشد؛ فردی که بخاطر صداقت خود در اجرای زنده و به دور از هرگونه توجه به اصول و قواعد اجرا و قوانین شبکه، به دنبال کشف حقیقت است و از بابت این کار خود مورد حمایت جمعی و اجتماعی قرار گرفته است.

فردی که با حضور ناگهانی و خارج از انتظار خود بعنوان مجری برنامه ای مهم و پرمخاطب تمامی چهارچوب ها و سیاست های اجرایی را زیرپا می گذارد و بدون در نظر گرفتن منافع و اصول روابط تمامی افراد اطراف خود بخصوص مجری همکار خود را با سوالات و کنجکاوی به چالش می کشد و در این شرایط کارگردان نگاهی جدید و نو از اتفاقات پشت دوربین را به مخاطب نشان می دهد.