تحلیلی پیرامون برنامه های در حال ساخت و نمایش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
جعبه سیاه
در روزهای گذشته شاهدِ نوعی انتقاد یا به عبارتی موج انتقادی به جعبه سیاه از تولیدات شبکه افق بوده ایم؛
که به جهت برخورد مجری با مهمانان باعث شد.
مجری برنامه امیر عضد در یک بخش از جعبه سیاه با هدیه کفن به میهمان او را وارد نمایش واکنشی جدید می کند.
بررسی توضیح روابط عمومی برنامه جعبه سیاه
به گزارش روابط عمومی شبکه افق، در روزهای گذشته و پس از بازپخش قسمتی از برنامه تلویزیونی «جعبه سیاه» با حضور جناب آقای هادی عامل، گزارشگر شناخته شده و محبوب کشتی کشورمان، حواشی انتشار بخش پایانی در فضای مجازی، که چالشی تحت‌عنوان «مرگ‌آگاهی» بود، ابراز ناخشنودی ایشان را در پی داشت که لازم است برای تنویر افکار عمومی توضیحاتی در خصوص آن ارائه شود:
۱. «جعبه سیاه» در ایام پایانی سال گذشته ضبط شد و متشکل از چالش‌های متعددی بود که هریک هدفی را دنبال می‌کند.
۲. چالش پایانی با هدف «مرگ‌آگاهی» و در فرم و قالبی یکسان برای همه میهمانان اجرا شد که مورداستقبال و همراهی ۴۹ نفر از مهمانان قرار گرفت و توصیفات زیبا و دلنشینی درباره این چالش کردند که همگی در آرشیو برنامه در تلوبیون موجود و قابل مشاهده است. در این میان، فقط سه مهمان عزیز از این چالش دلگیر شدند که جناب آقای عامل هم یکی از این عزیزان بودند.
۳. تیم تولید پس از ضبط و تعاملات بعدی با ایشان قبل از پخش، تلقی رفع ناراحتی ایشان را داشته است اما گویا این امر حاصل نشده بود.
۴. با احتساب تکرار، این قسمت در مردادماه سال جاری سه بار روی آنتن رفت و هیچ واکنشی از جانب ایشان دریافت نشد.
۵. پس‌از پخش مجدد این قسمت از برنامه که از قسمت‌های خوب، شیرین و جذاب جعبه سیاه هم بود، تقطیع و بازنشر گسترده قسمت آخر چالش یادشده سبب آزردگی خاطر ایشان شد. ازاین‌رو، گروه سازنده «جعبه سیاه» با وجود نکات پیش‌گفته و به علت ناهماهنگی های ایجاد شده، وظیفه خود می‌دانند ضمن حفظ احترام و ادب، از استاد پیشکسوت و محبوب، جناب آقای هادی عامل عذرخواهی کنند.
روابط عمومی «جعبه سیاه»
دیده شدن
در دنیای کنونی عامل اصلی و مهم برای بقا و حفظ ارتباط رسانه با مخاطب است
بخصوص آنکه برنامه در مجموعه ای دیگر و به سفارش باشد؛ لذا چگونه در پخش مجدد و در نوبت سوم باعث بروز واکنش می شود؟
هدف گذاری رسانه ای و تبلیغاتی از عواملی است که مخاطب را وارد موضوعی کهنه، بی اهمیت و کم تاثیر می کند تا نام و اساس جعبه سیاه در زمان حال خبرساز شود.
اشتباه هدفمند یا بی برنامگی در برنامه سازی
اکنون که به هدف گذاری ایجاد شده در یک برنامه آگاه شده ایم سوالی دیگر خود را به رخ می کشد.
آیا سایر برنامه های صدا و سیما با چنین اهدافی تهیه و تنظیم شده اند؟
برای پاسخ به این سوال باید به مدیران سازمانی و شبکه ای اشاره نمود که از خطوط قرمز و سخت در مسیر انتقادی می باشد.
راه حل چیست؟
ساده ترین راه حلی که هم نویسنده از اتهامی همچنان فاصله داشته باشد و نیز به پاسخ مناسب دست پیدا نمود بررسی محتوای برنامه سازی خواهد بود.
از خندوانه تا نود، مواردی هستند که می توان به موفقیت آنها در ارتباط با مخاطب اشاره کرد
موفقیتی که به رغم نمود و تاثیرگذاری آن بر مخاطب بر اساس تصمیمات سلیقه ای به راحتی از آن چشم پوشی شده است.
که با اعتقاد بر جمله بلد شدم از سوی مقام بالاتر مسیرهای متنوع ایجاد می گردد.
مدیران سازمانی با سه هدف مسیر برنامه سازی های موفق در صدا و سیمای ملی را تغییر می دهند:
یک: کنترل هزینه ها به واسطه حضور تیم خبره و توانمند در زمان سوددهی
دو: ورود افراد جوان و ناآشنا در اجرای همان برنامه با هدف پرهیز از کثرت شهرت و رعایت بند یک
سه:اعتقاد به خارج نمودن انحصار برنامه های موفق، از اختیار فرد یا تیم سازنده با هدف مدیریت محتوا و تولید با اصطکاک کمتر در هم فکری و دستورات اجرایی
پیشکسوت نمونه
از نمونه های موفق برنامه سازی که با اقبال فراوان روبرو شد برنامه صبحگاهی مردم ایران سلام بود که بدون دلیل مشخص از کنداکتور شبکه دو سیما خارج شد.
مورد بعدی و قابل اشاره پیش از نود، پارک ملت به تهیه کنندگی و مجری محمدرضا شهیدی فرد می باشد.
سلیقه، در برنامه سازی و نمایش حاصلی جز حذف برنامه های موثر، آگاهی محور و فرهنگ محور به همراه نداشته است و این خود نمونه ای از سنجش اجتماعی است.
نسل نو در رسانه
در ادامه تغییرات مسیر به جاده ای جدید وارد می شود که نیازمند عواملی جدید بود.
اما ایده، خلاقیت و آگاهی از علم برنامه سازی تنها به واسطه ارتباط یا دانشجوی فلان دانشگاه بودن بروز پیدا نمی کند.
سطحی نگری در برنامه از گفتار تا ساختار و سوگیری مجری و برنامه ساز افت شدید برنامه سازی را به ظهور رسانده است.
اعتماد واژه ای است که برنامه ساز از دو سوی مخاطب و مدیر رسانه احساس و شناسایی می کند و آن زمان یعنی شکوفایی برنامه و برنامه سازی
کپی برداری ناقص یا برش کوتاه
با ورود نسل نو در رسانه در تمام عرصه ها که نویسنده خود نیز داغ آن را دیده است کپی برداری ناقص بدون بررسی و تحقیق همچنین ساخت برنامه هایی براساس برشی از یک برنامه زمانبندی شده چون خندوانه آنچنان آش شله قلمکاری به عرصه آورده است که امیدی به تکرار موفقیت را نابود می کند.
گویی عده ای دور هم جمع شده باشند و یک برنامه طولانی و کنداکتور دار را تیکه تیکه کرده بین هم تقسیم نموده اند.
و اکنون به دنبال بازخورد از مخاطب هستند.
مقابله به مثل در قالب کپی برداری از برنامه های فارسی زبان و شبکه های آن طرف مرزها به شکلی تاریک و در یک دور تند
برنامه هایی که در نمایش خود هیچ چارچوبی را رعایت نمی کنند.
در اینگونه برنامه ها که بصورت فریم به فریم از روی قالب اصلی کپی برداری شده است؛ تلاش شده تا همانند نمایش اصلی عمل شود.
هرچند توجه ای به سایر اصول برنامه سازی نمی شود.
حتی اگر از شبکه منوتو و سالومه سیدنیا باشد.
این گزارش تحلیلی به بررسی برنامه سازی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران می پردازد و عوامل موفق و موثر در جذب مخاطب را در مقابل اقدامات ضعیف و بی کیفیت در برنامه سازی بیان می کند اتفاقاتی که علاوه بر سوء مدیریت رسانه ای با جهت گیری مخاطب خود را از دست داده است اقداماتی که در رسانه ملی انتظار بروز آن نمی رفت.
احسان شفیعی
