بررسی وصول مطالبه قانونی ایران پیرامون رودخانه هیرمند
پیش گفتار
اختلاف نظر در سیاست های جزئی و موضوعات منطقه ای اتفاقی طبیعی و قابل پذیرش می باشد. همچنین اظهارنظر در این رابطه توسط مدیران و مسئولین در بخش های مختلف لازم و ضروری است.
موضوع حق آب سیستان و بلوچستان از رودخانه هیرمند افغانستان نیز موضوع امروز و دیروز نبوده است، چراکه در هر دولت این مشکل در یک سفر استانی بازگو و در مدت یک هفته خبرساز می شود اما پس از آن به دست فراموشی سپرده خواهد شد.
آغاز ماجرا
نوع گفتار آقای رئیسی بعنوان رئیس جمهورِ، جمهوری اسلامی ایران نیز چندان مورد مناقشه و انتقاد نمی باشد چراکه ایشان از نوع گفتار مناسبی در قبال سطح و جایگاه همسایه خود نسبت به سایر همسایگان استفاده نموده است بخصوص با وجود تنش های حاصل در این منطقه و این همسایه نو حکومت. آنچه که برای مخاطب گنگ و غیرقابل دسترس است عدم اطلاع از اقدامات صورت گرفته توسط دولت ایران جهت مطالبه بحق خود درباره حق آب رودخانه هیرمند می باشد که همانند بسیاری از اقدامات در سایه ضعف رسانه ای که باعث شکاف بین دولت و مردم گردیده است اطلاع رسانی نشده است که این خود جای بحث و گفتاری طولانی را مطلبد لذا اگر از این مقوله صرف نظر نماییم گویش و کلام ابلاغی جایگاهی مناسبی در بیان رئیس جمهور ایران داشته است.
هدف تحلیل
آنچه که در این تحلیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت در دوبخش اظهارات و بازخورد سرپرستان و روسای حکومت جدید افغانستان بعد از پیام رئیس جمهور ایران و همچنین اقدام هیئت دولت با نظر ریاست جمهوری در اعزام نمایندگان صلح و دوستی به همسایگان خود می باشد.
بخش اول: طالبان در قامت یک حکومت در افغانستان
بررسی پیام رئیس جمهور ایران توسط حکومت تازه تأسیس افغانستان، کمتر از بیست و چهارساعت و ابراز نظرات مختلف، از برداشتی تهدید آمیز تا تهدید متقابل، تهدید غیر مستقیم، درخواست پول در ازای آب یا درخواست سوخت در ازای آب همچنین حضور در رسانه های مطرح و انتشار این اخبار در شبکه های اجتماعی با سطح گسترده، نشان از آمادگی در ایجاد تنش و تعارض بین طرفین و همچنین مستعد بودن منطقه و محدوده همسایگی این دو کشور در تغذیه خبری می باشد. بطوری که افغانستان با وجود مشکلات با همسایه خود پاکستان در حالی با ایران وارد جدل برسر حق آب هیرمند می شود که کشور ایران در جایگاه حمایت و همراهی با حکومت تازه تأسیس اقدام نموده است لذا تغذیه خبری و بررسی بازخورد آن در سطح روابط و همچنین گسترش و نشر خبری آن در سطوح مختلف انتشاری می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد؛ هرچند نگاه تحلیلی و آنالیز ضعیف همواره در جمهوری اسلامی مشهود و مشخص بوده است. درصورتی که نحوه بروز این خبر و اتفاقات حاصل از آن را امری طبیعی بدانیم پاسخ حکومت نوظهور افغانستان خود بیانگر تعاریف زیادی در نحوه حکومت داری و ارتباط با همسایگان خواهد بود. این موضوع تا زمانی که فردی در جمع آنان حضور نداشته باشد قابل درک نمی باشد لذا فرصت سوزی حاصل از برقراری یک ارتباط در همسایگی خود را بخوبی شاهد خواهند بود. هرچند خصلت و نگاه باج گیرانه طالبان در قالب این حکومت تازه تأسیس که از مدتها قبل با دریافت مبلغی اقدام به صلح و در قبال مبلغی دیگر اقدام به تهاجم می نمودند مشهود و در تاریخ قابل شناسایی می باشد لذا تا زمانی که نرخ مناسبی در برقراری ارتباط دیپلماسی حاصل نشود این طلبکاری در قالب پرداخت نکردن حقوق قانونی و بین المللی صورت می گیرد و این نوع رفتارها هرچند از جنبه داخلی پذیرش، تمجید و مقبولیت را به همراه خواهد داشت از جنبه بین المللی جز نوعی رفتار تهاجمی و خارج از اصول معنای دیگری پیدا نخواهد کرد.
بخش دوم: تغییر جایگاه تأثیر گذار به جایگاه منفعل و در نگاهی گفتگو محور
تلاش برای تغییر معنای بیان، با اقدام رئیس جمهور به اعزامنمایندگان صلح و دوستی به کشورهای همسایه، هرچند می تواند برای بعضی تنها در قالب یک پیام و نامه کوتاه خلاصه شود اما برای بعضی دیگر یک نماینده رسمی و کارشناسی متخصص در ایجاد پل و پیوندی برای تعریف ارتباط و همخوانی همسایگی را حاصل خواهد داشت این اتفاق هرچند زیبا و فانتزی است اما در دوره کنونی تأثیرگذار و نتیجه بخش نخواهد بود این درحالیست که تلاش برای کنترل اذهان را بخوبی در خود نشان می دهد.نمایش صلح طلبی در شرایطی که کلام و بیان عالی ترین رتبه سیاسی اقدام به اعلام موضع می نماید تأیید برداشت مخاطب در قامت طالبان خواهد بود به نحوی که با تأیید معنای تهدید تلاش به رفع سوءتفاهم و حل آن از موضع صلح طلبی می نماید حال آنکه بیان حقوق بین المللی و رعایت اصول آن نه جایگاه تهدید دارد و امکان رد آن؛ توجه به این اصول می توانست باعث تصمیم گیری مناسب در تعریف جایگاه و موقعیت مهم جمهوری اسلامی ایران برای افغانستان گردد.
جمع بندی
در برهه کنونی کشور افغانستان نیازمند به توجه و برقراری روابط نخواهد بود چراکه درکی از این نیاز در خود پیدا نکرده است و درحال حاضر توان نمایش برونگرایی در جغرافیای مرزی را نخواهد داشت، دستیابی به حکومت سخت و نگهداری آن به مراتب سخت تر خواهد بود حال آنکه با حفظ و کنترل اذهان داخلی و اقدامات مقطعی با هدف جلب توجه و نمایش اقتدار خواهد توانست موجی از هم فکری در حفظ حکومت را کسب نماید و اقدام جمهوری اسلامی ایران نیز نه تنها نتیجه بخش نبوده بلکه تأثیرات منفی به همراه خواهد داشت چراکه به نحوی اقدام منفعلانه قلمداد می گردد در جهت نمایش اقتدار حکومت افغانستان در داخل مرزهای خود؛ لذا شرایط پیش آمده می تواند فرصتی برای طراحی و تأمین آب سیستان و بلوچستان نه از راه حق آب هیرمند بلکه به واسطه تکنولوژی و ساخت سازه های به روز در تأمین آب این منطقه صورت پذیرد نگاه به فرصت ها در شرایط کنونی می تواند از اهمیت بیشتری تا ایجاد بهانه در برقراری ارتباط با حکومت تازه تأسیس افغانستان برخوردار باشد.