نقد فیلم
سعید روستایی نویسنده و کارگردان فیلم های متری شیش و نیم و ابد و یک روز این بار با انتشار فیلم برادران لیلا آن هم بصورت غیر مجاز به جهت توقیف فیلم خبرساز شده است. فیلمی که با وجود توقیف در داخل در حال نمایش و اکران در خارج از وطن دست. از حضور و دریافت جوایز در ارتباط با این فیلم بگذریم آنچه که باعث نوشتن درباره این فیلم شده است مشاهده و مواجه با نظرات و نقدهای پیرامون آن است. به این سبب که با تمام مشغله و درگیری پیرامون پروژه خود حتی در این ایام که زیبایی نوروز و رمضان را به خود اختصاص داده است نتوانستم از کنار آن به سادگی عبور کنم و بی توجه بمانم لذا با ورود به موضوع فیلم نقد خود را آغاز می نمایم.
تکرار تجربه
در شروع، فیلم مخاطب را به سوی ابد و یک روز هدایت می کند هر چند در ادامه تنها لوکیشن و طراحی صحنه خواهد بود که از خاطرات ابد و یک روز در فیلم باقی مانده است. بکار گیری َسیاهی لشکر فراوان و ایجاد اضطراب و دلهره در مخاطب با هیاهو و جمعیت مضطرب از تکرار های دوم او پس از متری شیش و نیم است که امید است تکرار آن باعث دریافت نتیجه معکوس در فیلمسازی و برقراری ارتباط با مخاطب نگردد.
تجربه جدید
نمایش گله و شکایت در فیلم جدید روستایی با حضورگارد حفاظتی کارخانه در سرکوب تجمع نوع جدیدی از فیلمسازی پس از دو فیلم در نهایت روایتی و بازگو کننده یکماجرا به حساب می آید به گونه ای که اگر این قسمت را حذف کنیم روایت داستان و فیلم زیبایی بیشتری به خود می گیرد تا شعار زدگی و بیان جملات توهین و تحقیر در پس فرار از یک ماجرا به گونه ای که با نمایش نوید محمدزاده در نقش علیرضا در نقش ترسو و مضطرب آشنا می شویم این ترس،اضطراب و نگرانی تا بازگشت دوباره او به کارخانه ادامه می یابد.
پدرسالار
نمایش پدرسالاری در فیلم با نگاهی به شخصیت جاه طلب و نیازمند توجه برای حفظ و نمایش جایگاه خاندان خود در خانواده را دارد، سعید پورصمیمی در ایفای این نقش توانمندی لازم را از خود به نمایش درآورد آنگونه که واقعیت یک شخصیت بعنوان پدری بازنشسته که در نمایش ارتباط خود در بین فرزندان با طایفه ای روبه رو است که هیچگونه اعتبار و ارزشی برای وی قائل نیستند این در حالیست که او همواره در تلاش برای پیوند ارتباطی خود با آنان است تا آنجا که برای حفظ آن دست به بازگو نمودن خاطرات دروغ با هدف تغییر نوع نگاه خانواده به خاندان خود را دارد ماجرا زمانی در مورد این موضوع جالب می شود که فرزندان به کذب بودن حرف ها و خاطرات پدر خود اذعان دارند بنابراین اولین ستون فیلم پس از نمایش بیکاری،اقتصاد ناپایدار، مدیریت ناصحیح، تورم که از بنیان های اساسی حفظ خانواده است نمایش رسوم و تفکرات منسوخ در بعضی از خانواده های ایرانی با نمایش بزرگ خاندانی و سایر رسومات مرتبط با آن است نگاهی همراه با جاه طلبی و خودخواهی و البته کسب منفعت در آن جایگاه، اتفاقی که در پسری دیگر از خانواده با هدف همان کسب منفعت اما با نگاهی وسیع تر و در وسعت جامعه با اقدامات کلاه بردارانه و برای رسیدن به آنچه از اهداف خود است اقدام می کند که به ضرری عظیم تر از ضرر پدر می انجامد نمایشی از شرکت ها و اتفاقات جامعه در شرکت های حرمی و بنگاه های کلاه برداری خواهد بود که همواره در جهش های تورمی باعث از بین رفتن محاسبات افراد می گردد پرویز هرچند با بازی فرهاد اصلانی اصالت پیدا کرده است اما بی اصالت ترین فرد در خانواده است و خود را برای بروز هر تصمیم و اتفاقی آماده می کند او که اساسا تمایلی به نه گفتن ندارد در رسیدن به هرچه که منفعت دارد حضور خواهد داشت از شناخت و معرفی فرهاد تنها می توان به دیالوگی درباره خود او پرداخت که عقل فرهاد در بازوی اوست هرچند پاسپورتی که برای حضور او در مسابقات بدنسازی وفایی به او نداشت برای منوچهر راه فرار شد.
جایگاه والدین در این فیلم
نمایش تعصبات و تفکرات و عقاید سنتی در خانواده و نمایش آنچه که بعنوان بد تعریف می شود تنها از سوی پدر و مادر خانواده صورت می گیرد و این درحالیست که فرزندان با بیان اشتباهات و خطاهای آنان که در جوانی با آن روبرو شده اند عدم تمایل و پذیرش تفکرات و تعصبات آنان را بیان می کنند، واقعیتی است که در دل نگرانی های لیلا بروز می کند. ترانه علیدوستی می توانست بهترین جوایز را به خود اختصاص دهد اگر از این فیلم حمایت مکفی صورت گرفته بود لیلا نگران پدر و نگران مادر بود در حالی که واقعیات برادران خود را نیز می دید و تنها تا زمانی دست از ادامه دادن برداشت که هیچ یک از طرفین تمایلی به همراهی او نداشتند. جایگاه لیلا در فیلم به همان اندازه مهم و تأثیر گذار است که نام او تنها معرف مکفی جایگاه او در نام فیلم است او که تنها همراه و پرستار والدین خود و حامی برادرانش است.
از واقعیت تا انکار و تکذیب
این فیلم از دو جهت می تواند مورد بررسی قرار گیرد بخش اول واقعیت جامعه و وجود و بروز آن در فیلم بخش دوم تلاش به انکار و تکذیب فیلم، آنچه که روستایی به نمایش آن دست زده است واقعیتی انکار ناپذیر در بنیان جامعه کنونی است که پدر یا مادری توان کنترل و اعمال قدرت در زندگی فرزندان خود را تا آنجا که دست به دروغ و تهدید بزند خواهد داشت به نحوی که حتی تمایل و میل پدر یا مادر در صلاح فرزندان ترجیح داده شود، در این فیلم برخلاف فیلم سنتوری نمادی از دین و ساز و فحاشی همراه نیست بلکه جامعه است و اقتصاد و نمایش واقعیات یک خانواده ی روبرو شده با تصمیمات اشتباه پدر، در قالب رشد تورم و افزایش سرسام آور قیمت ها و چگونه می توان این واقعیت ازداخل خانواده تا جامعه و اقتصاد و بروز حوادث آن را نادیده گرفت؟
از نگاه نویسنده
در روزهای اخیر به میزان قابل توجه از نگاه منفی و سرشار از توهین به کارگردان و فیلم برادران لیلا روبرو شده ام اما تلاش برای تغییر وجه ی اجتماعی با حضور در حواشی بالاشهر به جهت یدک کشی نام آن منطقه تا تبدیل توالت به واحد تجاری با هدف کسب سود و تغییر فضای ساخت و ساز تا دست نیافتن به فرد مورد علاقه خود به جهت نداشتن توان مالی واقعیت های امروز جامعه است پدر کارگری که اکنون فرصت حضور در جایگاهی را برای مورد احترام قرارگرفتن خود می بیند می تواند بدون توجه به نیازها و خواسته های فرزندان و فارغ از وضعیت اقتصادی و اجتماعی حاکم دست به هر اقدامی برای رسیدن به خواسته خود بزند آنچه که در این فیلم به نمایش درآمد صرف نظر از منسجم نبودن ارتباط آن با نمایش تمایلات فردی به جای حوادث اجتماعی و نمایش نتایج آن معنای واقعی فروپاشی اجتماعی در برقراری ارتباطات و فروپاشی خانواده در ارتباط با اقتصاد مریض را به خوبی بیان نموده است.